با تو
با تو از خاطره ها سرشارم.
با تو تا آخر شب بیدارم .
عشق من دست تو یعنی خورشید.
گرمی دست تو را کم دارم . . .
دلى که اندوه دارد نیاز به شانه دارد نه نصیحت... کاش همه این را مى فهمیدند….!
با تو از خاطره ها سرشارم.
با تو تا آخر شب بیدارم .
عشق من دست تو یعنی خورشید.
گرمی دست تو را کم دارم . . .
در وسعت قلب های عاشق باید نوشت که دنیا تنها غرور است و تنهایی تا بدانند انهایی که عاشقنذ اهل دنیای مه نیستند
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری
خوشحالی که دلمو شکستی؟؟؟
بدان ای نازنین آنچه شکستی تصویر زیبای خودت بود که در دلم ساخته بودی
وقتی خدا از پشت ، دستهایش را روی چشمانم گذاشت ، از لای انگشتانش آنقدر محو دیدن دنیا شدم که فراموش کردم منتظر است نامش را صدا کنم ...
چند وقتیست هر چه می گردم . . .
هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم
نگاهم اما . . .
گاهی حرف می زند ،
گاهی فریاد می کشد . . .
کــاش مـیشـــد روی پیشـــانی نــوشـــت:
"دل داده شـــده پـــس گــرفته نمی شــود"،
حــتـــّـــی شــما دوســت عـــــــــزیــز
غریبه بود اشنا شد … عادت شد …عشق شد …هستی شد …
روزگار شد …خسته شد… بی وفا شد …دور شد…بی گانه شد …
فراموش نشد…
وقتی عشقت رو از دست دادی ديگه سعی نكن به دستش بياری ،درست مثل چينی شكسته می مونه كه حتی اگه بندش هم بزنی ديگه به زيبايی گذشته نيست
به نامردی نامردان قسم خوردم که نامردی کنم در حق نامردان.الهی یکی پبدابشه رو دلت پا بزاره.هرچی که با من میکنی یه روز به روزت بیاره
باز دل آسمان گرفته....
بغضش را با تمام وجود حس میکنم
از آن بغضهاست که اگر بشکند ویران می کند
خوش به حال آسمان که گهگاه بغض دارد و گهگاه ویران میکند
آسمان نمی داند.که دل من تا ابد بغضی دارد که یارای شکستن ندارد
تنهایی ام را کســی شریک نیست
مطمــــئن باش
دستِ احتــــیاج به سمت ِتــــو که هیـــچ
به سمت ِ خودم هم دراز نخواهم کرد...
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد.
گــــفته باشــــم !.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم ؛
تــــو امــــا …. چشم هـــــایت را ببنـــــــد !
سخت است بـدانـــــم می بینی ، و بی خیــــــــــالی … !
تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند
این خانه ...
.
.
یک خوبی دارد !..
گوش صاحب خانه و همسایه هایش ..
سنگین است !..
.
.
گریه ی وقت و بی وقت مرا نمی شنوند !!
نفرت عشق بدون حقایق است....
چرا در زمانی که در حقیقت همه یکی هستیم...
برای جدا شدن دروغ می گویید و خویشتن را نابود می سازید؟؟
رو تختم دراز کشیده بودم خوابم نبرد
گوشیمو برداشتم
sms
نوشتم: خوابم نمی بره...!!ا
......سکوت...
.........یخ شدم
هیشکی نبود که براش اینو بفرستم...پاک کردم متن رو
چیزی که هزاران بار تجربه کردم !!!ا
خیلی حس بدیه ! خیلی بد ! بی نهایت بد ! ای کاش خدا موبایل داشت تا میشد اینجور موقع ها بهش اس ام اس کرد ! خدایا شماره موبایلت رو برام میفرستی ؟